خداوندا ! مرا رها شده عفوت، آزاد کرده رحمتت قرار ده، آنطور که احساس نمایم از روی نشانهای که تو مرا بخشیدی !
پروردگارا ! حتی اگر تنها برای یک گناه مرا مستوجب آتش گردانی؛ حق تست و ستم نکردهای ولی میگوئیم تو البته ارحم الراحمینی !
بار کریما ! باز گوئی گناهان و ناله و زاری تنها بدلیل طمعی است که مهربانی تو را در بخشش و هدایت بسوی خود طلب کنم!
یا حلیم ! بردباری تو مرا به تعجّب وا میدارد تو ما را با اینهمه گناهان ؛ رسوا نکردهای و خطاپوشی کردهای تا بلکه من بخود آیم , رو بسوی تو و پاکیها کنم!
یا ستارالعیوب ! چه گناهانی را که به بزرگواریت پرده پوشی کردی وآبروی ما را حفظ کردی، خدایا البته میدانم که اینهمه و تمام این مهربانی تنها بدین دلیل است که تو بزرگواری نه آنکه من نزد تو گرامی باشم !
خدایا ! در کودکی به شوق خوردن بستنی در شهر، دعا میکردم تا مریض شویم ؛ تا بلکه باین بهانه و به اجبار، پدر از کوره دهاتمان به شهر ببرد و....! و حالا به شوق شفایت و اخذ دوایت، آرزوی درد داریم، پس خدایا دردی ده که هیچ درمانی نپذیرد الا به دوایتو